به گزارش قدس آنلاین، نخستین همایش ملی دانشگاه و تمدن نوین اسلامی با حضور و سخنرانی جمعی از اساتید و پژوهشگران دانشگاههای کشور، سهشنبه مورخ 25 بهمن ماه 1401 در محل مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تالار فارابی برگزار شد.
محمد مهدی طهرانچی، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی در این نشست با اشاره به اینکه تمدن نوین اسلامی ضرورت جهانی است، گفت: در سال 2005 بعد از اینکه ایران درباره نانو تکنولوژی کار کرد، آمریکاییها فردی را به ایران میفرستند که ببیند در ایران چه خبر است. او دو مقاله مینویسد و در آن از حاکمیت روحانیت در دموکراسی نام میبرد که با تحریم فرو نریخته است. از سوی دیگر میگوید مرجعیت علمی ایران در حال بازسازی است و باید با اختلال سیاسی و تحریم جلوی آن را گرفت و منشأ آن را آیت الله خامنهای میداند.
او با اشاره به تجربه تمدنسازی ایرانیان در دوره باستان و اسلامی گفت: ایرانیان توانستهاند در این تمدنسازی مرجعیت علمی پیدا کنند. از سوی دیگر آنها همه علوم را ابزاری برای تعقل در عالم و نشان دادن وحدت در آن میبینند. بنابراین علم در جهان ما اینگونه متولد شده است. فارابی از علم الهی و طبیعی نام میبرد و این دو را کنار هم میآورد. فیلسوفان اسلامی میگویند بشر میتواند فراگیری از انبیا و تعقل داشته باشد و عالم را جلوهای از حضور خدا میدانند. در این نگاه، علم با معنای علمی که در دنیای غرب وجود دارد متفاوت است و در واقع در هم تنیدگی نگاه خالق و خلقت است.
رئیس دانشگاه آزاد ادامه داد: دانشگاه در جهان مبتنی بر دینزدایی و خلق علمی تأسیس شده و از درون آن تمدن در نمیآید. دانشگاهی که ما از آن صحبت میکنیم نباید مقلد باشد. غرب در نیمه دوم قرن 20 فراساختارها و بحث همسو کردن علم با دنیا را ایجاد کرد. از سوی دیگر مهاجرت هم تقویت کرد و تحقیقات و اکتشافهای بزرگ را در دست خودش گرفت و آن را به نظام سلطه وابسته کرد. آنها نگاهشان به دانشگاه کاملاً ابزاری است. اما در ایران حیات نوین دانشگاه از تعارض به وحدت رسید و توسط یک عالم دینی یعنی امام خمینی(ره) یک مدلی خلق شد که در آن از دانشگاه انسانساز و تمدنساز نام برده است. اگر بخواهیم به سوی تمدن برویم، باید جغرافیای علمی و فناوری آن را ایجاد کنیم. علم در دنیای جدید مربوط به غرب نیست و این جغرافیای علمی باید تغییر کند.
طهرانچی با اشاره به ویژگیهای دانشگاه کلاسیک و مدرن افزود: غربیها امروزه از دانشگاه جهان شبکهای نام میبرند که در آن بحث اقتصاد دانشبنیان و ... طرح میشود. مقام معظم رهبری میگوید تمام رسالت دانشگاهها و مراکز علمی باید ایجاد تمدن نوین اسلامی باشد و این همان الگوی سومی است که از آن نام برده شده است.
به گفته وی تحولی که ما دنبال آن هستیم، با رجوع به قرآن امکانپذیر میشود. ما منطق استخراج انرژی و اساساً منطقهای علمیمان غلط است. منطق مداخله در سلامت انسان و دخالت در خلقتمان غلط است. امروز این منطقهای علمی غلط ما را اداره میکند. پشت اینها هم دولتها هستند نه ملتها، چون باید پول خرج آن شود. امروز ما دچار تبعات حاکمیت این منطق غلط علمی شدهایم و باید بازگشت به تمدن اسلامی داشته باشیم.
او در پایان گفت: نگاه قرآن به کسب ابزار علم و دانش بسیار درست است و باید به آن برگردیم. علم در غرب روابط کامل در خلقت را نمیبیند اما در قرآن خلاف این دیدگاه وجود دارد.
در ادامه این نشسست، فرزاد جهانبین معاون فرهنگی و دانشجویی دانشگاه آزاد در ادامه این همایش توضیحاتی را درباره موضوع همایش ارائه کرد و گفت: تمدن اسلامی را میتوان عینیتی بیان کرد که بر اساس فرهنگ اسلامی در یک محور شکل میگیرد و با توجه به میزان کشش در میدان و قلمرو جغرافیای وسیعی گسترش میباید و در آن شاهد تنوع و چندفرهنگی هستیم. واژه نوین نیز این تمدن را از تمدن اسلامی قرن چهارم و تمدن غربی متمایز میکند. برای تحقق چنین تمدنی، منطقاً 5 مرحله وجود دارد.
او با بیان اینکه انقلاب اسلامی و نظام اسلامی در این مرحله در هندسه کلی شکل میگیرد، افزود: نخستین مرحله، دولت اسلامی است؛ در این مرحله اجزای این هندسه تکمیل میشود. به عنوان نمونه در اصل 4 قانون اسلامی، از ابتنای قوانین بر دین سخن گفته شده است، اما در اصول بعدی از شورای نگهبان، علام تغایر را مطالبه میکند. عدم تغایر، کف و ابتناء سقف است و این موضوع باید در مرور زمان و تحت تأثیر عوامل مختلف رخ دهد. به میزانی که دولت اسلامی شد، جامعه اسلامی میشود و البته برای شکلگیری و تکامل دولت اسلامی ابتدا باید جامعه اجمالا اسلامخواه باشد و وقتی جامعه اسلامی شکل گرفت، الهامبخشی میکند و تکثیر میشود.
او ادامه داد: مسئلهای که میخواهم مورد توجه قرار دهم، فاصله بین مرحله نظام اسلامی و دولت اسلامی است. دولت اسلامی در حوزههای مختلف باید اسلامی باشد و از آن جمله ابتنای روشهای اداره کشور و ساختارها بر اسلام است. پنج مرحله در این بین وجود دارد؛ مرحله اول تولید فکر است. سؤالات بنیادین و امتداد آن همچون انسانشناسی یا انسان اقتصادی و نیز چارچوبها، در این بخش شکل میگیرد. مرحله دوم تولید علم است. در این مرحله تلاشی نظاممند برای تولید دانش بر اساس آن مبانی و در آن چارچوبها صورت میگیرد. مرحله سوم، کاربست این علم در سطح خرد و گفتمانسازی است. این علم به میزان مفید و مؤثر بوده، نفوذ گفتمانی پیدا میکند. مرحله چهارم کاربست کلان این دانش است که در سطح دولت (کلیت) است که توانسته از آزمونهای بلندی بیرون بیاید. در این مرحله، نقش دانشگاه یک نقش کلیدی است.
این مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه اساساً بدون تولید علم، نمیتواند تمدنی شکل بگیرد، یادآور شد: این تولید علم از یک سو در تولید فکر و ارتباطات، رفت و برگشتی و منسجم با مبادی دارد و از سوی دیگر ارتباطات خرد و بدون این دو علم، یا متکی بر مبانی دقیق نخواهد بود و یا علمی توهمی و بی توجه به واقع.
نظر شما